لبم خندونه اما باز تو قلبم کلی غم دارم

درسته مهره اما باز بدون مهرت رو کم دارم

دلم باز بی قراره امشب چشو به جاده میدوزه

تا پاییز شد سفر کردی الان چند سال و هفت روزه

من از مهرم تو بی مهری این روزا هم میرن آره

اگر که بشکنه بغضم عجب باروزنی میباره

شاید پاییز رو رد کردم با این شمعی که میسوزه

دارم دق میکنم سخته تازه این هفتمین روزه

اگر امشب بیاد بارون تو رو حس میکنم پیشم

دعا کردم بباره چون میخوام امشب بهاری شم

شاید این حس پاییزه که من برگامو میریزم

ولی بی تو چقدر سخته عبور از فصل پاییزم
6 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/05/31 - 17:38 در مجيد خراطها